روز پنجشنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۰، کارگران هفت تپه سومین روز دور جدید اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند. آنها با حضور در شرکت بر ادامه اعتراض خود تا رسیدن به خواسته‌هایشان تاکید کردند.
کارگران دفع آفات نیز همراه با این کارگران از سه‌شنبه ۶ مهرماه دوباره وارد اعتصاب شدند.
این شرکت همچنان در وضعیت نامشخصی به‌سر می‌برد.
روز پنجشنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۰، سرایداران و خدمتگزاران آموزش و پرورش شهرستان کیار دست به اعتراض زدند. شهرستان کیار در منطقه بلداجی شهرستان بروجن، در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است.
این نیروها با تجمع جلو اداره کل آموزش و پرورش شهرکرد در رابطه با حقوق‌های پایین و وضعیت شغلی خود اعتراض کردند.
شعار سرایداران و خدمتگزاران معترض: «خدمتگزار می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد»، «حتی اگر بمیریم، ذلت نمی‌پذیریم». آنها همچنین شعار می‌دادند: «خط فقر ۱۰ میلیون، حقوق ما ۳ میلیون».
خدمتگزاران معترض پلاکاردی در دست داشتند. که روی آن نوشته بود:
«عدالت اجتماعی، یعنی برپایی عدل در جامعه و کنار زدن هرگونه تبعیض که یک ارزش بالاست».
معترضان بر روی بنرها نوشته بودند: «عدالت در پرداخت حقوق، رویای دیرین ماست».
بر روی یک بنر نوشته شده بود: «افزایش حقوق، حق مسلم ماست»، «حقوق ما ۲ میلیون، خط فقر ۱۰ میلیون».
«حق لباس و سرایداری حق ماست».
سرایداران و خدمتگزاران همان باباهای مدارس هستند. آنها تاکنون سعی کرده‌اند به شیوه‌های مختلف فریاد‌های خود را به گوش مقامات آموزش و پرورش برسانند. در حال حاضر ۱۶ هزار نفر از نیروهای خدماتی مدارس هستند که برای ۱۰ سال، هنوز به‌صورت قراردادی بکار گرفته می‌شوند. حقوق این افراد ۳ میلیون تومان است. اما با توجه به خط فقر اعلام شده ۱۰ میلیون تومانی و تورم و گرانی‌های سرسام‌آور، در وضعیت بد معیشتی به‌سر می‌برند.
روز یکشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۰، سرایداران تهران در برابر ساختمان مرکزی وزارت آموزش و پرورش، تجمع اعتراضی برگزار کردند. سرایداران معترض شعار می‌دادند: «وزیر بیا نگاه کن، فکری بحال ما کن»، «خدمتگذار می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد».
این خدمتگزاران زحمت‌کش با حقوق یک پنجم زیرخط فقر به سختی زندگی خود را می‌گذرانند. آنها بارها برای افزایش حقوق دست به تجمع و اعتراض زده‌اند. ولی تاکنون از سوی وزارت آموزش و پرورش با بی‌اعتنایی مواجه شده‌اند.
روز چهارشنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۰، در دومین روز اعتصاب کارگران هفته تپه، کارگران با گٍل گرفتن در شورای کار دولتی، از ادامه فعالیت آن جلوگیری کردند.
کارگران معترض در اعتراض به عملکرد ضد کارگری این شورای وابسته به مقامات و مدیران شرکت شعار می‌دادند.
شورای ضد کارگر نمی‌خوایم نمی‌خوایم».
کانال مستقل کارگران هفت تپه درباره بستن درب شورای به اصطلاح اسلامی کار گزارشی منتشر کرده است. در این گزارش آمده است:
«تصمیم بستن درب شورا یک تصمیم جمعی بوده و بارها هشدار دادیم که این شورا غیرقانونی است. زمان اعتبار آن هم بیش از یک سال است که گذشته است. ضمنا سال گذشته بیش از ۲۰۰۰ امضا از کارگران جمع‌آوری شد که کارگران، این شورای ضدکارگری را به رسمیت نمی‌شناسند.
به گفته سازمان حقوق بشری نه به زندان، نه به اعدام، حکم اعدام عباسقلی صالحی بعد از ۲۰ سال تحمل زندان در اصفهان اجرا شد. عباسقلی صالحی در سحرگاه چهارشنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۰، به اتهام حمل مواد مخدر در زندان دستگرد اصفهان اعدام شد. اجرای حکم اعدام در حالی است که پیش از این اتهام حمل مواد مخدر از پرونده وی حذف شده بود.
کارگران شهرداری دهدشت نسبت به تاخیر در پرداخت مطالبات مزدی عقب‌افتاده خود اعتراض دارند. به گفته این کارگران، پرداخت حقوق آنها در گرو پرداخت بدهی‌های برخی نهادهای دولتی به شهرداری است.
بنابه گفته کارگران شهرداری دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد، دستمزد خود را هر ماه با تاخیر دریافت می‌کنند. از طرفی شهرداری از برخی نهادهای دولتی انبوهی طلبکاری بابت عوارض دارد. اما این بدهی‌ها روی سر کارگران سرشکن شده است. کارگرانی که حتی اگر حقوق کامل ماه را نیز دریافت کنند، از پس هزینه‌های زندگی خود و خانواده‌هایشان برنمی‌آیند.
کارگران می‌گویند: «برای پرداخت حقوق بارها با مسئولان شهری دهدشت صحبت کرده‌ایم. اما آنها هربار اذعان می‌کنند که شهرداری چندین سال است در دریافت عوارض و بدهی‌های خود مشکل دارد. این بدهی‌ها از طرف ادارات بخش خصوصی و نهادهای دولتی است.»
روز یکشنبه چهارم مهرماه، برخی مسئولان شهرستان دهدشت با شهردار و اعضای شورای شهر جلسه‌ای برگزار کردند. این جلسه برای طلب بدهی‌های نهادهای دولتی صورت گرفت. اما از قرار معلوم چیزی عاید کارگرانی که ماهها است حقوق‌شان را دریافت نکرده‌اند، نشده است.
«بخش عمده طلب شهرداری به پرداخت نشدن عوارض ساخت و ساز برمی‌گردد. این ساخت و سازها مربوط به چند نهاد دولتی است که بیشتر آن علوم پزشکی و آموزش و پرورش می‌باشد.»
وی افزود: «هم اکنون جدا از دستمزد عقب‌افتاده، در زمینه پرداخت حق بیمه کارگران نیز شهرداری با مشکل روبرو است. اگر مطالبات شهرداری به موقع پرداخت شود، مطالبات مزدی و بیمه‌ای کارگران نیز به موقع پرداخت خواهد شد.»
این کارگر ادامه می‌دهد: «بدهی‌های ارگان‌های دولتی و بخش خصوصی به شهرداری سنگین است. به همین دلیل بعید به نظر می‌رسد شهرداری بتواند این بدهی‌ها را دریافت کند. آنچه از شواهد مشخص است، اینکه شرایط و مشکلات کارگران شهرداری ادامه‌دار خواهد بود.»
وی اظهار داشت: «طلب‌های شهرداری هر ماه بیشتر می‌شود و اکنون بیش از ۲۷ میلیارد تومان است. در نتیجه به دلیل پرداخت نکردن و یا پرداخت ناکافی بدهی‌ها به شهرداری، کارگران به سختی امورات خود را می‌گذرانند.»
وی در خاتمه به خودسوزی همسر یکی از کارگران اشاره می‌کند. او می‌گوید: «شرایط زندگی کارگران شهرداری دهدشت بسیار سخت است. در آخرین روزهای شهریورماه متوجه شدیم که همسر یکی از همکاران ما به ۳ فرزند دانش‌آموز اقدام به خودسوزی کرده است.»
روز دوشنبه ۵ مهرماه ۱۴۰۰، بر اثر شلیک ماموران هنگ مرزی به سوی شماری از کولبران، آنها برای در امان ماندن از شلیک اقدام به فرار کردند. در حین فرار ۲ کولبر به نام‌های سرکوت کرمی و مسعود( فامیلی نامشخص) بر اثر سقوط از ارتفاع به‌شدت مجروح شدند.
این دو کولبر زخمی که هر دو اهل جوانرود هستند، توسط سایر کولبران جهت درمان به مراکز درمانی شهر پاوه منتقل شدند.
به گفته یک منبع مطلع مسعود، به‌دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان جوانرود تحت نظر است.
هفته یا روزی نیست که با خبر قتل یا زخمی شدن کولبران توسط ماموران آتش به اختیار خامنه‌ای مواجه نشویم.
ماموران هنگ مرزی مانند موارد پیشین، بدون هشدار قبلی به سوی کولبران شلیک کردند.
سال ۵۸ هنوز یک سال از روی کار آمدن خمینی نگذشته بود که کشتار در کردستان و سرکوب مردم کردستان را شروع کرد.
خاطرنشان می‌شود که طی ۲ ماه گذشته، بیش از ۳۰ کولبر بر اثر شلیک و ضرب و شتم ماموران کشته و زخمی شده‌اند.
بیشتر آنان هدف شلیک مستقیم نیروهای هنگ مرزی و پاسداران مستقر در مرز قرار گرفته‌اند.
شلیک بی‌ضابطه و غیرقانونی به سوی کولبران به بهانه قاچاق کالا در حالی صورت می‌گیرد که خود سپاه پاسداران از عوامل اصلی قاچاق در مرزهای ایران محسوب می‌شود.
این اعمال جنایتکارانه از شیوه‌های شناخته شده این حکومت است. این اقدامات به منظور ایجاد رعب و وحشت و جلوگیری از گسترش اعتراضات مردم کردستان صورت می‌گیرد. اعمالی که از زمان روی کار آمدن خمینی در کردستان جریان دارد.
اما کولبران برای تهیه نان خالی سفره زن و فرزندان گرسنه خود مجبور هستند در زیر شلیک ناجوانمردانه سپاه پاسداران و هنگ مرزی جان خود را به‌خطر بیاندازند.
عزیز قاسم زاده، سخنگوی کانون صنفی معلمان گیلان، در حالی که در منزل پدری خود، مشغول مصاحبه تلویزیونی بود، بازداشت شد.
کارگران کارخانه پارس پامچال چندین سال است که نگران پرداخت نشدن دستمزد و عقب افتادن بیمه خود هستند. کارخانه پارس پامچال تولیدکننده انواع رنگ و رزین در شهر صنعتی البرز واقع در استان قزوین است.
این کارخانه از سال ۹۶ با کمبود منابع مالی مواجه شده است. بهمین دلیل مدیران کارخانه برای پرداخت حقوق کارگران و سایر هزینه‌های جاری ناتوان هستند.
کارگران پیمانکاری شرکت راه سازی و معدنی مبین در معدن میدوک شهربابک استان کرمان فعالیت می‌کنند. اختلاف میان کارفرمای مادر و شرکت پیمانکاری مشکلاتی را برای این کارگران بوجود آورده است.
کارگران پیمانکاری شرکت راه سازی و معدنی مبین، در اعتراض به وضعیت خود و بازداشت ۴ کارگر تجمع کردند. آنها در برابر اداره کار و اداره اماکن شهربابک جمع شده و دست به اعتراض زدند.
شرکت پیمانکاری راه سازی و معدنی مبین از پیمانکاران دست اول شرکت ملی صنایع مس ایران می‌باشد. کارفرمای شرکت مدعی است ایجاد تشویش و ضرب و شتم مدیران باعث شده است قرارداد برخی کارگران تمدید نشود.
به گفته کارگران، پیش از این کارگران این شرکت پیمانکاری نسبت به وضعیت خود معترض بودند. پیمانکار نیز تصمیم به اخراج آنها گرفت. اما در نهایت قرار شد کارگران با همان شرایط به کار خود ادامه دهند و کارفرما هیچ کارگری را اخراج نکند.
کارگران می‌گویند: «هرچند تصمیم بر اخراج نشدن کارگران بود، اما شرکت پیمانکار ۷نفر از کارگران را اول مهر اخراج کرد.
بنابه گفته برخی منابع کارگری، اخراج ۷نفر از کارگران این شرکت سبب درگیری میان مدیران شرکت و دیگر کارگران گردید. بر اثر این اتفاق گویا چند نفر از مدیران شرکت پیمانکاری در درگیری آسیب دیدند. پس از آن ۴ نفر از کارگران بازداشت شدند.
کارگران پیمانکاری شرکت راه سازی و معدنی مبین می‌گویند: «بازداشت‌شدگان در درگیری حضور نداشته‌اند. اما به دلیل پیگیری مطالبات‌شان، از طرف شرکت پیمانکاری متهم به ضرب و جرح مدیران شده‌اند.
این کارگران خواستار آزادی همکاران بازداشت شده خود و رسیدگی به مطالبات‌شان می‌باشند.
وحید محمدی، معاون اجرایی شرکت راه سازی و معدنی مبین مدعی است که خواسته کارگران فراتر از قانون است. وی می‌گوید: «ما مسئولیت معادن زیادی را برعهده داریم. معدن میدوک شهربابک نیز یکی از این پروژه‌ها است و ۳۰ سال است مدیریت این پروژه‌ها را برعهده داریم.»
محمدی ادعا می‌کند که دستمزد کارگران و طرح طبقه‌بندی آنها از سوی شرکت مورد توجه قرار گرفته است. شرایط پرداخت کارگران نیز براساس قانون است. اما خواسته کارگران که مزایای شغلی و طرح طبقه‌بندی مشاغل می‌باشد، فراتر از الزامات قانون کار است.
وی در ادامه به تبعیض بین کارگران پیمانکاری و نیروهای شرکت ملی مس اعتراف می‌کند. محمدی می‌گوید: «آنچه مورد نظر کارگران است، برطرف شدن اختلاف دستمزد میان کارگران پیمانکاری و نیروهای شرکت ملی مس است. اما نوع بیان این موضوع از طرف کارگران می‌تواند موجب تشویش شود.»
وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش به همدستی با دادستان برای اخراج کارگران اشاره می‌کند. محمدی ادعا می‌کند که مشکلاتی سبب پایین آمدن راندمان کاری کارگاه شد و سرعت ماشین‌آلات پایین آمد. این فضایی بود که کارگران بوجود آوردند. در نتیجه دادستان به ما اجازه داد در صورت اتمام قرارداد با کسانی که موجب تشویش می‌شوند، قرارداد آنها را تمدید نکنیم. زیرا قرارداد کارگران ۶ ماهه است.
به گفته محمدی، به دلیل مساعد نبودن شرایط، هم اکنون کارگاه تعطیل است.
مادری که دارای دو فرزند مدرسه‌ای است بخاطر عدم توانایی در خرید لوازم التحریر فرزندانش دست به خودسوزی زد. همسر وی محمدجواد عرفانی، برای خاموش کردن وی اقدام نمود که او نیز از ناحیه دست‌ها و شکم دچار سوختگی شد.
سرخط اخبار نقض حقوق بشر در ایران چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ توسط کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام گرد آوری شده و به اطلاع خوانندگان می‌رسد:
هر چند وقت یک بار در شبکه اجتماعی کلیپی از تخریب خانه مردم فقیر منتشر می‌شود. این بار نیز انتشار ویدئو برخورد ماموران نیروی انتظامی با یک زن حاشیه‌نشین در زاهدان باعث جریحه‌دار شدن اذهان عمومی شد.
این کلیپ که بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی داشت نشان دهنده خوی وحشی ماموران نیروی انتظامی است. سوالی اصلی این است که علت این برخوردهای مغول‌وار برای تخریب خانه مردم چیست؟ اگر بحث عدالت و قانون است چرا از پایین‌ترین اقشار شروع شده است. زمانی که باغ‌های ۴هزار متری درتهران به نماینده مجلس داده می‌شود،آیا قانون اجرا شده است؟ زمانی که زمین‌های میلیاردی لواسان به نام سران حکومت و عوامل آن سند زده می‌شود، آیا قانون اجرا شده است؟ باستی هیلز با چه مجوزی ساخته شده است؟ آیا هزینه باستی هیلز را هزاران منطقه حاشیه‌نشین در شهرهای کشور با فقیرتر شدن روزانه خود نداده‌اند؟
خبرگزاری هرانا – معین میثاقی و نگاره قادری، شهروندان بهائی ساکن شیراز امروز چهارشنبه ۳۱ شهریورماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. همچنین نیروهای امنیتی به منزل دیگر شهروند بهائی، هایده مصلی نژاد نیز مراجعه کرده بودند که به دلیل عدم حضورشان در منزل بازداشت نشدند. در جریان بازداشت، نیروهای امنیتی اقدام به بازرسی منزل این شهروندان کرده و شماری از وسایل شخصی آنان را با خود برده‌اند.
خبرگزاری هرانا – یک متهم در تهران توسط دادگاه کیفری یک این استان به ۸۰ ضربه شلاق محکوم شد. این در حالی است که کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات های تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک متهم در تهران توسط شعبه نهم دادگاه کیفری یک این استان، به ۸۰ ضربه شلاق محکوم شد.
خبرگزاری هرانا – دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی، حکم حبس صلاح بهرامیان (گوری) شهروند اهل شهرستان اشنویه را عینا تایید کرد. آقای بهرامیان پیشتر توسط دادگاه انقلاب اشنویه به تحمل ۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، شعبه ۱۳ دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی، حکم حبس صلاح بهرامیان (گوری)، شهروند اهل شهرستان اشنویه را عینا تایید کرد.
۴۳ زندانی سیاسی در بند ۱۰ زندان مرکزی ارومیه دست به اعتصاب غذای جمعی زدند.
کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام؛ از صبح امروز چهارشنبه ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۰، کلیه ۴۳ زندانی سیاسی و مذهبی محبوس در بند ۱۰ زندان مرکزی ارومیه در اعتراض به مخالفت شورای طبقه‌بندی زندان برای اعزام زندانیان بیمار به بیمارستانی خارج از زندان، دست به اعتصاب غذای جمعی زده و از تحویل گرفتن غذای زندان خودداری کردند.
شاید این سوال رایجی باشد که چرا زندانیان به اعترافات اجباری تن می دهند درحالیکه میدانند ازا ین اعترافات برعلیه خودشان استفاده می شود؟ و چرا وقتی زندانی می‌داند هزینه اعتراف اجباری سنگین است چرا دست به چنین اعترافاتی می زند؟
روایتهای زیادی از شکنجه های وحشتناک منجر به اعترافات اجباری در زندانهای جمهوری اسلامی تا بحال نقل شده است. از جمله شکنجه هایی که برادران افکاری متحمل شدند و منجر به اعدام نوید افکاری شد. شکنجه هایی که تا بحال در هیچ دوربینی مانند فیلمهایی که از زندان اوین پخش شد، به تصویر کشیده نشده است.
سرخط اخبار نقض حقوق بشر در ایران سه شنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ توسط کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام گرد آوری شده و به اطلاع خوانندگان می‌رسد:
مال باختگان آذویکو در اعتراض به تحویل نشدن خودروهای خریداری شده تجمع کردند.
معترضان می‌گویند که این شرکت نه حاضر به تحویل خودروها است، نه حاضر به برگرداندن پول متقاضیان است.
مال‌باختگان در این تجمع در اعتراض به دزدی‌ها و کلاه‌برداری‌های حکومت و وابستگان‌شان شعر زیر را می‌خواندند.
از زندان تهران بزرگ «فشافویه» خبرهایی از مرگ مشکوک شاهین ناصری به بیرون رسیده است. برادر شاهین ناصری در این رابطه گفته است که دوستانش خبر کشته شدن شاهین در سلول انفرادی را به او داده‌اند. ولی در ادامه گفت که هنوز از سوی مسئولین هیچ تماسی با خانواده آنها گرفته نشده است.
شاهین ناصری از شاهدان شکنجه نوید افکاری است. وی بارها در خصوص شکنجه شدن نوید افکاری و اعترافات اجباری وی اطلاع رسانی کرده بود. شاهین در یک فایل صوتی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد از تهدید به مرگ توسط مسئولین زندان خبر داده بود. وی در این فایل گفته بود که بازپرس امنیتی او را تهدید کرده و گفته در پرونده امنیتی دخالت کرده و او را ذوب می‌کند.
کارگران پایانه نفتی خارک در شرایط مشقت بار و سختی قرار دارند. کارهای سخت و یکنواخت، بدون هیچ تفریح و امیدی، آنان را به زندانیانی در یک جزیره تبدیل کرده است.
۳۰ روز کار در ماه، بدون یک روز تعطیلی، محرومیت از دیدار خانواده، کاری سخت به همراه تهدید، مشمول بردگان در قرن‌های گذشته نیست. در همین ایام ابتدای قرن بیست ویکم، کارگران پایانه نفتی خارک در چنین وضعیتی قرار دارند. شلاق استثمار بر گرده این کارگران محروم، آنان را مجبور نموده است که هفت روز هفته را بی‌وقفه کار کنند. بدون حتی یک روز تعطیلی، ماه را گذرانده و ماه بعدی را شروع کنند.
خبرگزاری هرانا – احمد (یوحنا) سرپرست، ایوب (فرزین) پوررضازاده و مرتضی حاجب مشهود کاری، سه نوکیش مسیحی علیرغم گذشت ۱۶ روز از زمان دستگیری کماکان در بازداشت به سر می برند. احمد (یوحنا) سرپرست و مرتضی حاجب مشهود کاری روز شنبه ۲۷ شهریورماه طی یک تماس تلفنی با خانواده خود از انتقالشان به زندان لاکان رشت خبر دادند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ماده ۱۸، احمد (یوحنا) سرپرست، ایوب (فرزین) پوررضازاده و مرتضی حاجب مشهود کاری، سه نوکیش مسیحی علیرغم گذشت ۱۶ روز از زمان دستگیری کماکان در بازداشت به سر می برند.
خبرگزاری هرانا – کارگران قطار شهری اهواز از تعویق در پرداخت ۱۱ ماه دستمزد کارگران شاغل در بخش های مختلف این پروژه و عدم پرداخت حق بیمه آنها از آذرماه سال گذشته خبر دادند. همچنین کارگران شهرداری دهدشت ۶ ماه حقوق پرداخت نشده دارند. در خبری دیگر به گفته عضو شورای شهر فاروج؛ ۶۰ کارگر شرکتی شهرداری فاروج در استان خراسان شمالی از مرداد ماه حقوق نگرفته‌اند.
خبرگزاری هرانا – سروش آبادی و کیانا شعاعی، شهروندان بهائی ساکن شیراز، توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب این شهر هر یک به ۳ سال و سه ماه حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شدند. در صورت تایید این حکم در مرحله تجدید نظر با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۳۱ ماه و ۱۶ روز زندان برای آقای آبادی قابل اجرا خواهد بود. همچنین ۳۰ ماه از دوران محکومیت خانم شعاعی به مدت ۵ سال به حال تعلیق در آمده است.
تنها پشت و پناه کارگران برای طرح مشکلات و رسیدن به حقوق شان دیوان عدالت اداری می‌باشد. اگر اعتراض‌ها کردند و فریادشان به گوش کارفرمایان نرفت. اگر کارفرمایان با قدرت رانت و پارتی باز هم بر رویه استثمارگرانه خود پافشاری کردند. کارگران یک نقطه فریادرسی دارند، آن هم مراجعه به دیوان عدالت اداری است.
پیش از برگزاری انتخابات اخیر ریاست جمهوری، اعتراضات و اعتصابات کارگران صنعت نفت، گاز و پتروشیمی آغاز شد. این اعتصاب سراسری که از روز ۲۹ خرداد شروع شده بود، به اوج خود رسید. حدود ۱۱۹ مرکز کارگری شامل کارگاه‌ها و بخش‌های مختلف صنعتی کشور به این اعتصاب سراسری پیوستند. این حرکت حق‌طلبانه کارگران، از طرف جامعه معلمان، فرهنگیان و بازنشستگان و دیگر اقشار مورد حمایت قرار گرفت. در سطح بین‌المللی نیز سندیکاهای کارگری در سطح وسیعی از این اعتصابات پشتیبانی نمودند.
با شروع سال تحصیلی، کارگران شهرداری رودبار خواستار بخشی از مطالبات عقب‌افتاده خود شدند. آنها برای تامین خرج و مخارج فرزندان‌شان به این مطالبات نیاز دارند.
کارگران شهرداری رودبار واقع در استان گیلان به پرداخت نشدن مطالبات عقب‌افتاده خود معترض هستند. آنها می‌گویند: «۴ ماه مطالبات سال جاری را از شهرداری طلبکار هستیم. با توجه به مخارج سنگین تحصیل فرزندان‌مان، از شهرداری می‌خواهیم بخشی از مطالبات مزدی ما را پرداخت نماید.»
روز یکشنبه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۰، در ادامه تجمع اعتراضی روز گذشته معلمان در شهرهای مختلف. معلمان مشهد برای دست‌یابی به خواسته‌هایشان روبروی اداره کل آموزش و پرورش این شهر تجمع کردند.
روز یکشنبه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۰، بازنشستگان فـولاد در شهرهای اصفهان و اهواز دوباره دست به تجمع زدند.
در پاسخ به فراخوان قبلی، بازنشستگان فـولاد در اصفهان و اهواز تجمع کردند. آنها در اعتراض به اجرایی نشدن همسان‌سازی حقوق و کم کردن ۲ میلیون تومان از حقوق‌شان تجمع اعتراضی برگزار کردند.
خبرگزاری هرانا – حسین سربندی، فعال سیاسی و از مدیران یک گروه در کلاب هاوس روز شنبه ۲۷ شهریورماه توسط وزارت اطلاعات در تهران احضار شده و برای ساعاتی مورد بازجویی قرار گرفت. به آقای سربندی گفته شده است که روز سه‌شنبه مجددا احضار خواهد شد.
خبرگزاری هرانا – فرزانه زیلابی، وکیل مدافع پرونده هفت تپه، که پیشتر توسط دادگاه انقلاب اهواز به یک سال حبس تعزیری و دو سال، ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود، این پرونده‌سازی را تاوان دفاع از کارگران هفت تپه و فعالان کارگری دانست و گفت “ضابطان امنیتی تا آن جا پیش رفتند که در کمال تعجب، پذیرش وکالت موکلانم را «فعالیت‌های معاندانه در پوشش وکالت» عنوان کرده بودند”.
خبرگزاری هرانا – فرمانده انتظامی شهرستان مرودشت از بازداشت گرداننده یک صفحه اینستاگرامی در این شهرستان خبر داد. ورود به حریم خصوصی شهروندان و مداخله در امور فردی آنان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، گرداننده یک صفحه اینستاگرامی در مرودشت توسط ماموران انتظامی بازداشت شد.
فرمانده انتظامی مرودشت در این خصوص مدعی شد: این روزها موضوعی تحت عنوان کراش زدن یا کراش داشتن در فضای مجازی در بین کاربران رایج شده که به معنای عشق پنهانی و یکطرفه است و در آن افراد با یک سری روابط پنهان و آشکار با یکدیگر وارد ارتباطات مجازی می شوند. عامل انتشار در شبکه‌های اجتماعی، صفحه ای با بیش از سه هزار دنبال کننده در اینستاگرام مشاهده و موضوع در دستور کار پلیس فتا قرار گرفت.
به گفته فرشید زینلی؛ این جوان ۲۰ ساله با دستور قضائی احضار شده و پس از مسدود شدن صفحه مذکور پرونده وی جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضائی ارجاع داده شده است.
ورود به حریم خصوصی شهروندان و مداخله در امور فردی آنان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.
مرگ در زندان های ایران بر اثر شکنجه
شکنجه و رفتارهای غیرانسانی ماموران با بازداشت‌شدگان و زندانیان، همواره یکی از جدی‌ترین موارد نقض آشکار حقوق بشر در ایران بوده است. شکنجه‌هایی که در موارد بسیار باعث کشته شدن شهروندان محبوس شده است. پرسش اصلی این است که چرا حاکمیت با وجود قوانین و مقررات موجود درباره حقوق زندانیان و بازداشت‌شدگان و همچنین تاکید بر مجازات آمران و عاملان شکنجه بازداشت‌شدگان، همچنان بر تداوم برخوردهای خشن و اعمال شکنجه‌های جسمی شدید بر بازداشت‌شدگان اصرار می‌ورزد؟ سکوت، وارونه‌کردن واقعیت و روایتهای متناقض درباره کشته شدن بازداشت‌شدگان تحت شکنجه در کنار تقلیل دادن موضوع به رفتار خودسرانه ماموران رده پایین، شیوه اصلی برخورد دستگاه قضا با موضوع مرگ بازداشت‌شدگان است. به نظر می‌رسد این شیوه مواجهه دستگاه قضا با مساله حیاتی «جان بازداشت شدگان و زندانیان» نه تنها پیوستگی چرخه خشونت را میسر می کند بلکه درصدد مشروعیت بخشی به این روایت است که «شکنجه بخشی از مجازات فرد بازداشتی‌ست»؛ روایتی که تا اندازه زیادی به پرسش‌هایی مانند «دلیل نبود نظارت صحیح و مستمر بر رفتار ماموران در بازداشت‌گاه‌ها و زندان‌ها» یا «چرایی مصون ماندن مسببان اصلی این رفتارهای غیرانسانی و قتل بازداشت‌شدگان» پاسخ می‌دهد.
روز شنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۰، در پی فراخوان قبلی تجمع اعتراضی معلمان در شهرهای مختلف برگزار شد.
روز شنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۰، در استان فارس معلمان معترض جلوی اداره آموزش و پرورش این استان در شهر شیراز تجمع کردند.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، روز ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۰ خبر از وضعیت هزاران کودک ایرانی بعد از فاجعه کرونا داد. وی اعلام نمود که حداقل ۵۱ هزار کودک ایرانی پدر یا مادر خود را بر اثر ابتلا به کرونا از دست داده‌اند.
حبیب‌الله مسعودی‌فرید به افزایش شدید تعداد زنان سرپرست خانوار اشاره کرد که همسرانشان در دوره کرونا جان باخته‌اند. وی تأکید نمود که سیستم حمایتی ما توان آن را ندارد که هر کودک یتیمی را تحت پوشش قرار دهد. این خانواده‌ها بدلیل از دست دادن نان‌آورشان، از نظر اقتصادی بشدت تحت فشار قرار دارند و باید مورد حمایت قرار بگیرند. اما سازمان بهزیستی چنین توانی را ندارد که از این خانواده‌ها حمایت نماید.
